اندر احوالات بی تفاوتی مردم بهبهان نسبت به مشکلات شهر خویش؛ به راستی چرا؟!

 

اندر احوالات بی تفاوتی مردم بهبهان نسبت به مشکلات شهر خویش؛ به راستی چرا؟!

به قلم معصومه جعفری اصل

بخش اول
جاده آرامستان بهبهان به مدت چند سال کنده کاری و روکش نشده بود و علیرغم فوتی های بسیار زیاد این چند سال در پی بحران کرونا و مراجعه اهالی بابت دفن و زیارت قبور عزیزانشان، هیچگونه تحرکی از جانب نهادهای ذیربط دال بر تعمیر هر چه سریع تر این چند کیلومتر صورت نپذیرفت. اعتراضات مردمی هم گاها به صورت ناله ها و اعتراضاتی در فضای مجازی رخ می داد که تعیین کننده نبود. نشد که به صورت سیستماتیک و متمدنانه، مطالبه گری کنند از نهادهای مربوطه ای چون شهرداری، راهسازی و…از اهالی هم که خواسته می شد که به فرمانداری رجوع کنند برای عرض اعتراض، جواب شنیده می شد:
کر به ما چه؛ کر کیش حال هه؛ خوشوشنم مرده هسی و خوشو هم مدونن که جاده خرابی .
بخش دوم
خیابان های عدالت و شصت متری و اکثر خیابان های سطح شهر توسط اداره آب و فاضلاب کنده می شود و کاری که می بایست در سریع ترین حالت ممکن تمام شود، با بیشترین زمان ممکنه و به صورت ناقص تمام و گاها رها می شود و در این بین ساکنین و کسبه ی این محلات آسیب فراوان می بینند؛ صدای اعتراضات در حد همان مغازه ها و بین اهالی و به صورت درگوشی در می آید ولی هیچ کدام اهل دنبال کردن مساله در ارگان های مربوطه نیستند و باز هم بر می خوریم به واژگان پر تیراژ اهالی بهبهان که:
ما هم سر بقیه؛ امرو صبا درست ومبو؛ کر واملی و… .
بخش سوم
اکثریت اهالی شهرستان از وضعیت امنیتی سال های اخیر شهر به ستوه در آمده اند. موج سرقت های خشن و گاها مسلحانه و صدای تیراندازی های شبانه، خواب و آسایش را از چشم مردم شهری ربوده که روزگاری جزو امن ترین و با ثبات ترین شهرهای استان و حتی کشور بود ولی عدم تخصیص نیرو و منابع به نیروهای خدوم انتظامی و همچنین مهاجرت بسیار زیاد از شهرها و روستاهای اطراف به بهبهانی که بافتش سنتی بوده و ظرفیت پذیرش این موج جمعیتی را ندارد، باعث بروز این ناامنی های بسیار شده ولی؛ همین مردمی که ازین موضوعات پیش آمده خسته و رنجیده اند را اگر دعوت به مطالبه گری بکنی جواب می شنوی که:
ناامنی سی همن؛ خونه ها و اموال مپاییم و صحرا نمیشیم؛ خوشو نمدنن که شهر چولی؟ و … .
ازین دست موارد چه فراوان است مثال زدنشان و جواب شنیدنشان از جانب اغلب اهالی شهرستان. به راستی چرا بهبهانی ها نسبت به تحولات رخ داده چنین بی تفاوتند و یا این که برایشان اهمیت کمی دارد؟
چنان چه در جامعه ای نسبت به وجود مسائل اجتماعی، حساسیتی نباشد، دیگر تحولات رخ داده به عنوان مسئله اجتماعی، تلقی نمی‌شود زیرا؛ وقتی حساسیتی وجود نداشته باشد، جامعه به دنبال درمان آن نخواهد بود. به نظر می‌رسد آن‌چه امروز اهالی بهبهان را به شدت آزار می‌دهد و به زیر پوسته های شهریتش رخنه کرده،‌ نوعی «بی‌تفاوتی اجتماعی» است.
بی‌تفاوتی اجتماعی دارای نشانه‌هایی مانند دلسردی، کناره‌گیری مدتی، تفکیک افراطی منافع شخصی از خواسته‌های عمومی و نهایتاً بی‌اعتنایی نسبت به رخدادهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی است. از سوی دیگر بی‌تفاوتی اجتماعی، تابع ادراکات اعضای جامعه نسبت به کم اعتمادی در جوامع شهری، رضایت ناکافی اجتماعی، احساس بی عدالتی و نهایتاً نوعی تقدیرگرایی است. کمبود هیجان، عدم انتخاب عقلانی در انتخابات، تامین نشدن نیازهای اولیه، تقلیل‌گرایی و بی‌فایده دانستن کمک و آموزش، قومیت گرایی های افراطی و نادرست، عواملی هستند که در ایجاد بی‌تفاوتی اجتماعی مؤثرند. همچنین؛ شخصی که درگیر تأمین نیازهای اوّلیه ی خانواده اش است، دیگر توجه آن چنانی به اطرافش ندارد و یا تصور می‌کند در صورت درگیر شدن، ممکن است حداقل تأمین زندگی را از دست بدهد و یا ارزش‌ها از سویی فرد را به حفظ حریم خود می خوانند و به عبارتی چراغی که به خانه رواست، به مسجد حرام است. از سوی دیگر نوع‌دوستی را تکریم می‌کنند؛ تو نیکی می کن و در دجله انداز، که ایزد در بیابانت دهد باز. در جامعه ی قدیم بهبهان و نسل جدید جوان، به علت فاصله ی نسلی با نسل قبل از خود و شرایط خاص نسل پیشین، نوعی سردرگمی و سرگردانی و نپذیرفتن ارزش‌ها وجود دارد!
کلام آخر
بی تفاوتی اجتماعی در سطح شهرستان بهبهان، وقتی بحرانی می شود که درماندگی آموخته شده در تک تک اهالی نهادینه شود. در این صورت راه مردم و مسئولان جدا خواهد شد و مردم، نقش خود را منفعل خواهند دید و در حالتی بدبینانه، شهر به سمت فروپاشی مدرن حرکت خواهد کرد. برای جلوگیری از تشدید این معضل هم مردم و هم مسئولان شهری باید هشدارها را جدی بگیرند. بهبهانی ها باید به خود بیایند و بر نقش خود در سرنوشت جامعه مسلط شوند و مسئولان هم در عمل به این گفته خود که خادمان ملت هستند عمل کنند.

92