عطاءالله آموزیان، دانش آموخته دکترای تاریخ

جستارهایی از تاریخ معاصر ایران،مجلس اول مشروطه و تحلیلی از کارکرد ونقش آن درتحولات ایران معاصر

مجلس اول مشروطه نماد ناکارآمدی وتقلید نابجا از نظام پارلمانی برآمده از انقلاب فرانسه بود. مجلسی که هیچ سابقه ای در ایران نداشت وزمانی بر اساس فرمان مظفری تاسیس شد.

 

در آغاز حتی از برقراری نظم ونسق داخلی خود نیز عاجز بود ونقش عدلیه ونظمیه ومجریه را توامان انجام میداد واگر وقتی میماند به تقنین هم می پرداخت.

 

مجلس اول از همان بدو تاسیس، ناقص تشکیل شد وتعدادی از نمایندگان به تهران نرسیده ویا دیر وارد شدند. اکثریت آن را هم اصناف تهران تشکیل میدادند. بطوری که یک بقال یا کفش دوز که سابقا ماهی ده تومان عایدی داشت از شغل وکالت ماهی صد تومان حقوق میگرفت. خزانه را که از شاه گرفتند بلافاصله برای خود سالانه هزار دویست تومان مواجب تعیین کردند. بدون آنکه مسءولیت خرابیهای مملکت را برعهده بگیرند. مجلس سنا را هم که تاحدی میتوانست از انحطاط مجلس جلوگیری کند هم تشکیل ندادند. (۱)

از طرف دیگر در این مجلس علما در مصدر کار قرار گرفتند ویکی از طبقات شش گانه را تشکیل دادند. در حقیقت تمام اختیارات سلطنت را یک شبه مصادره کردند. (۲)همین امر موجب اختلاف میان علما شد وباعث شد شیخ فضل الله نوری را به مجلس راه نداده واو نیز حکم به حرمت مجلس وکفر مشروطه طلبان داد. (۳)

 

در مجلس اول سید عبدالله بهبهانی به قدرتمندترین فرد نه تنها مجلس که ایران تبدیل شد. (۴)

 

مطلب مهم دیگر که محل اختلاف ونزاع شد، نفس “قانونگذاری” بود. علما اظهار میکردند که واضع قانون صاحب شریعت است نه وکلا، پس مجلس نباید قانونگذاری کند، درحالیکه برخی دیگر نظرشان براین بود که اساس مشروطه تنظیم امور سیاسی ومدنی است. ضمن آنکه این قدرت خارق العاده دین ومذهب وکلام واعظان وناطقان در پوشش ادبیات دینی بود که هنگامه مشروطه را برانگیخت.

 

از سوی دیگر در مناسبات میان مجلس اول ودربار محمد علی شاه، مجلس با نهایت خشونت با سلطنت معامله میکرد وهر تقاضای شاه را از مجلس حتی بصورت محترمانه رد ودر مقابل، مطالبات مهم از شاه توقع داشتند. (۵)

حتی مجلس از دریافتی سالانه دربار مبلغ قابل توجهی کم کرد، اما شاه اعتراضی نکرد. شادروان سید محمد طباطبایی، آشکارا گفت که این مجلس اگر بهم بخورد، علت خود این مجلس است. (۶)

 

مجلس شورای ملی، زمانی که شروع به کار کرده بود، طرف تظلمات طبقات مختلف اجتماعی قرار گرفت. از همین رو سعد الدوله میگفت:”تظلمات را بوزارت عدلیه ارجاع دهید، چرا که این مجلس عدالت خانه نیست.(۷)

 

حتی زمانی که خیل طرفداران مجلس، حاکم تهران را فحش باران کردند، وقرار بر تنبیه آنان جلو مجلس شد، گروهی از وکلا گفتند چون مجلس مقدس است، نباید اجرای سیاست در آنجا شود. (۸)

 

احتشام السلطنه که چند صباحی ریاست مجلس را برعهده داشت

میگوید :”

در آن روزها قدرت واعتبار وکیل مجلس بی اغراق از شاه بیشتر بود. سیدین، منظور بهبهانی وطباطبایی در مجلس نفوذ وقدرتی مافوق تصور داشتند. (۹)

 

در هفته های منتهی یه یوم التوپ برخی از وکلا با مهر مجلس خطاب به شاه نامه های تهدید آمیز نوشتند که اگر اطرافیان خود را نفی بلد نکنی، مجلس عالی تشکیل داده تورا عزل میکنیم. شاه هم درنهایت پذیرفت. اما در مقابل از مجلس خواست، وکلا وناطقین فاسد را مجلس نیز تبعید کند. از جمله کسانی که شاه میخواست مجلس اورا تبعید کند، ملک المتکلمین، خطیب مشهور دوره مشروطه بود. یا سید جمال واعظ اصفهانی پدر سید محمد علی جمالزاده که بالای منبر به شاه ودربار ناسزا میگفت وگویا اهل رشوه هم بوده است. (۱۰)

 

در تهران باور عمومی برآن بود که اگر :شاه خدای نخواسته مغلوب شود، هرج ومرج ایران را خواهد گرفت. (۱۱)

قسم نامه ای میان شاه ومجلس رد وبدل شد که نسخه شاهی آن برای حفظ مشروطه شرط نداشت. (۱۲)

 

از بدو امر که نمایندگان ایالات انتخاب شدند، کسانی به مجلس راه یافتند که علنا دشمن شاه بودند. مثل بحر العلوم برادر شیخ احمد روحی ازلی، باجناق آقاخان کرمانی که تحت نفوذ علی مسیو وچپهای قفقازی بودند. شیخ احمد روحی متهم به دست داشتن در ترور ناصرالدین شاه بود. (۱۳)

 

ادوارد براون از طرفداران مجلس ومشروطه در فصل ۸ کتاب خود ودرمقاله ای در روزنامه تایمز مینویسد :”

 

مجلس اول فراهم کننده نمونه ای برجسته از ناتوانی شرق در جذب اصول حکومت برخود است” این مقاله بعد از انهدام مجلس منتشر شد. (۱۴)

 

 

 

*-یوم التوپ.

 

مجلس اول که بدل به نماد “انحطاط” نظام پارلمانی نوپا همراه با مفاهیم نوآیین شد در تیرماه ۱۲۸۶ش با چند عراده توپ ویک فوج قزاق تعطیل شد، اما از مردم صدایی درنیامد. (۱۵)

 

اوضاع این دوسال بقدری آشفته بود که نمیشد نزد عوام اسم مشروطه رابرد. مردم تهران در جریان به توپ بستن مجلس تنها سکوت وبی اعتنایی کرده ومانند تماشاچی به این صحنه تاریخی خیره شدند. علت این واکنش لزوما ترس از حکومت نبود، بلکه ملت ایران بخصوص اهالی تهران از مجلس وآزادی خواه نمایان سرخورده بودند. (۱۶)

 

ضمن آنکه تندروی از هر دوناحیه دربار ومجلس اگر با تدبیر شاه جوان وبا تمامی تعدیات، مجلس را به توپ نمی بست به صلاح مملکت نزدیکتر بود.

قبل از به توپ بستن مجلس شاه از طریق امین الملک وبا دست خطی از مجلس خواست هشت نماینده رادیکال که از نحله اجتماعیون عامیون بودند را یا تحویل داده یا تبعید کنند اما مجلس زیر بار نرفت ویکی از نمایندگان تندرو تبریز یعنی مستشار الدوله، دست خط شاه را به زمین پرت کرد وبهبهانی نیز بی تفاوت بود. (۱۷)

 

مخبر السلطنه هدایت، برادر صنیع الدوله اولین رییس مجلس نوپای ایران مینویسد :”

مجلسیان در اسلوب انقلاب کار میکردند. (۱۸)

 

ناظم الاسلام کرمانی که اسم تاریخ خود را تاریخ بیداری ایرانیان نهاده، مردم را” جاهل ورجاله ” نامیده که چیزی از مشروطه نمیدانند. (۱۹)

 

سید محمد طباطبایی از رهبران مشروطه در سخنانی که پس از یوم التوپ به ناظم الاسلام گفته است، از متحد خود بهبهانی که بسیار تاریخی است انتقاده کرده است. در قضیه مجلس حق را به شاه میدهد. (۲۰)

 

احتشام السلطنه نیز که مدتی رییس مجلس بود وتوانست برای مدتی نظم پارلمانی را با قاطعیت در مجلس اجرا کند، موضعی شبیه طباطبایی ودر انتقاد از بهبهانی دارد. مینویسد :”

بهبهانی مداخله شاه را حتی در امور داخلی دربار هم مجاز نمیدانست. (۲۱)

 

 

*-سلطنت مستجعل.

 

 

حکومت دوساله مجلس بطوری نظم وامنیت مملکت را مختل کرد که مردم حتی قادر به سفر به عتبات هم نبودند. (۲۲)

با تعطیلی مجلس، تبریز مقابل شاه ایستاد وبا کمک مالی بازرگانان واسلحه مجاهدین قفقازی، وحزب داشناکسیون ارامنه قفقاز، اعاده مشروطیت را مطالبه کرد. داستان محاصره تبریز توسط قشون دولتی وسپس ورود سالداتهای روسی به تبریز برای هر ایرانی، روایتی پرغصه وتراژیک است.

 

خبرنگار روزنامه تایمز نقل میکند وقتی تلگراف مردم تبریز به دربار مبنی براینکه “ما توسل به دامن پدر نامهربان زدن را بر مدد خارجیان ترجیح میدهیم، وصول شد، اشک از چشمان شاه جاری گشت. (۲۳)

 

محاصره تبریز پس از گذشت ۹ ماه توسط قشون دولتی به رهبری شاهزاده عین الدوله ومحمد ولیخان تنکابنی از اشراف زمین دار شمال وبعد از جدایی او از قشون دولتی و مجاهدتهای ستارخان وباقر خان که از لوطیهای شیخی تبریز بودند، وستارخان دلال اسب بود ودر مدت کوتاهی به لقب سردار ملی ناءل شد ونامش برای همیشه در تاریخ ایران ماندگار شد وهم چنین همراهی علمای ثلات نجف اشرف یعنی “آخوند خراسانی، عبدالله مازندرانی، وحسین تهرانی با همیاری وهمکاری انجمن سعادت ایرانیان مقیم استانبول وتلاشهای ادوارد براون در صحنه عمومی بریتانیا ، در رساندن صدای” مظلومیت ملت ایران” سرانجام شکسته شد ومحمد علیشاه سرانجام در مقابل دو نیروی اعزامی بختیاری از جنوب وقوای شمال بفرماندهی محمد ولی خان تنکابنی وسردار اسعد بختیاری اول، علی نقی خان، شکست خورد و تهران تسلیم شد وشاه به سفارت روس پناهنده شد.

 

صمصام السلطنه بختیاری گفته است :”

فقط محض اطاعت فرمایش علمای نجف واصفهان آمدم. (۲۴)

 

یپرم خان ارمنی عضو حزب داشناک انقلابی ارامنه هم از قفقاز مهمات. اسلحه وارد میکرد. (۲۵)

 

تبریز با جد وجهدی عجیب خواستار بازگشت مشروطه وبازگشایی مجلس شورای ملی بود، بدون آنکه نقطه ای از قانون اساسی مشروطه کم یا زیاد شود.

 

با فتح تهران، مجلسی عالی تشکیل شد. مجلسی که رادیکالیها همیشه آرزویش را داشتند ومانند شمشیر داموکلس بر سر شاه بود.

برای نخستین بار کسانی در تهران بنام “ملت” گرد آمده بودند. در خطابه مجلس مذکور که خطاب به ولیعهد، احمد میرزای ۱۲ ساله نوشته شده، نکات بسیاری نهفته است. سواد خطابه پادشاهی ممالک محروسه ایران را به “شغل مهم سلطنت” تنزل داد وبا استناد به مواد ۳۶ و۳۷ قانون اساسی، محمد علیشاه را از سلطنت موروثی ایران معاف کرد. سپس همین مجلس فوق العاده که صاحب هیچ جایگاه قانونی نبود اما قدرت را دردست داشت احمد میرزا را به “سلطنت ایران نصب کرد” در ادامه هم از واژه ابلاغ به مقام سلطنت استفاده شد. این خطابه فقط نشان از یک چیز داشت :سلطنت قاجار در ایران ماهیتا از بین رفته است.

 

 

*-جمع بندی :

 

ایرانیان بیش از فهم آخرین انقلاب خود نیازمند، تحقیق در انقلاب مشروطه هستند، چرا تحولات مهم بعدی ایران از نتایج انقلاب مادر است با به گفته: مجد الملک سینکی پدر میرزا علی خان امین الدوله “هنگامه عظیم”.

دیگر آنکه تمام جریانات فکری وسیاسی معاصر ایران ریشه در همان ناکامی بزرگ دارند.

 

 

*-کتابشناسی :

 

۱-افشار، ایرج، ۱۳۸۴،متن سخنرانی در باره انقلاب مشروطه، تهران، فرزان روز، ص ۱۸۳۸

 

۲-احمد مجدالاسلام کرمانی، ۱۳۹۶،تاریخ انحطاط مجلس، تهران، آشیان، ص ۲۷۶

 

۳-مجدالاسلام،همان، ص ۳۱۰

 

۴-روزنامه خاطرات عین السلطنه، ۱۳۷۶، به کوشش مسعود سالور وایرج افشار، تهران، اساطیر، ج ۳، ص ۱۹۳۱

 

۵-احمد مجدالاسلام کرمانی، تاریخ انحطاط مجلس، ص ۱۱۴

 

۶-آدمیت،فریدون، ۱۳۶۹، مجلس اول وبحران آزادی، تهران، روشنگران، ص ۷۷

 

۷-ناظم الاسلام کرمانی، ۱۳۵۷، تاریخ بیداری ایرانیان، تهران، نشر بنیاد فرهنگ ایران، ج ۲،ص ۱۳۱

 

۸-روزنامه خاطرات عین السلطنه، ج ۳،ص ۱۹۰۰

 

۹-خاطرات احتشام السلطنه، ۱۳۶۷، سید محمد مهدی موسوی، تهران، زوار، ص ۵۸۱

 

۱۰-ناظم الاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ج ۲،ص ۲۰۶

 

 

۱۱-ناظم الاسلام، همان، ص ۲۱۷

 

۱۲-روزنامه خاطرات عین السلطنه، ج ۳، صص ۱۸۸۲-۱۸۸۱

 

۱۳-اتحادیه ،منصوره، ۱۳۵۷، مجلس وانتخابات، تهران، نشر تاریخ ایران،ص ۱۰۷

 

۱۴-براون،ادوارد، ۱۳۷۶، انقلاب ایران، تهران، کویر، ص ۲۲۲.

 

۱۵-ناظم الاسلام کرمانی،تاریخ بیداری ایرانیان، ج ۲، ص ۱۶۲

 

۱۶-خاطرات،احتشام السلطنه، ص ۱۶۳

 

۱۷-روزنامه خاطرات عین السلطنه، ج ۳، ص ۲۱۱۶

 

 

۱۸-مخبر السلطنه هدایت، ۱۳۴۴ش، خاطرات وخطرات، تهران، زوار، ص ۸۵

 

 

۱۹-ناظم الاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ج ۲،ص ۱۶۳

 

۲۰-ناظم الاسلام، همان، ص ۱۶۸

 

۲۱-خاطرات احتشام السلطنه، ص ۶۰۶

 

۲۲-ناظم الاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ج ۲، ۱۸۳

 

۲۳-تقی زاده، سید حسن، ۱۳۷۹، تاریخ انقلاب مشروطیت ایران، تهران، فردوس، صص ۱۰۰-۹۶

 

 

۲۴-ناظم الاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ج ۲، ص ۲۸۵

 

۲۵-یپرم خان، ۲۵۳۶، از انزلی تا تهران، ت، نورس، تهران، بابک، ص ۲۵

 

 

*- هم چنین نگاه کنید به کتابهای زنده یاد دکتر سید جواد طباطبایی از آن جمله، مکتب تبریز ومبانی اندیشه تجدد خواهی، و اندیشه حکومت قانون در ایران.

 

-محمد علیشاه قاجار در جبه سلطنت

 

-یپرم خان ارمنی، از حزب داشناکسیون ارامنه قفقاز

 

-نمایی از انهدام مجلس بعد از یوم التوپ، توسط کلنل لیاخوف روسی

 

 

-سیدین سندین، بهبهانی وطباطبایی

 

-ناظم الاسلام کرمانی مولف تاریخ بیداری ایرانیان

 

-محمود خان احتشام السلطنه رییس مقتدر پارلمان نوپای مشروطه

 

 

200