عطاءالله آموزیان، دانش آموخته دکترای تاریخ

بررسی وتحلیلی از جایگاه داریوش شایگان در سپهر روشنفکری ایران، راه شرقی ومعنویت آسیایی از منظر تاریخ اندیشه

جلال آل احمد، علی شریعتی، احسان نراقی، سه نمونه روشنفکری پیش از انقلاب ۵۷ بودند که با وجود تفاوتهایی که با همدیگر داشتند، در ضدیت با مدرنیته همدل بودند. احسان نراقی در اعراض از چپ گرایی مسیری را که آل احمد وعلی شریعتی پیموده بودند، نرفت، اما همانند آنان، در عداد روشنفکری تجدد ستیز بود. به این فهرست میتوان یک روشنفکر دیگر نیز افزود. داریوش شایگان که در سال ۱۳۵۶ش با انتشار کتاب”آسیا در برابر غرب” وارد میدان منازعه علیه مدرنیته شد. اگرچه غرب ستیزی شایگان در کتابش نه از سنخ شورشگری وشوریدگی سیاسی ضد استعماری وانقلابی روشنفکران بومی از نوع آل احمد یا شریعتی، بلکه از نوع شرق شیفتگی فرانسویانی همچون “رنه گنون وهانری کربن” است، که با احساس غربتی نسبت به فضای گم شده ی جامعه ی دین بنیاد اروپای مسیحی ضد نیهلیسم مدرن شوریده اند وبا خیال بازیافتن آن جهان گمشده روانه شرق شده اند. (آشوری، داریوش، ۱۳۹۰،ص ۷۱)

 

شایگان در شورش علیه این نیهلیسم در ایران از تقدم برخوردار است. با اینکه میتوان تا حدودی اورا با احسان نراقی در یک جبهه قرار داد. چه اینکه شایگان همانند نراقی نه تنها علایق مارکسیستی نداشت بلکه چهره ای ضد چپ بود. اگر نراقی متولی موسسه تحقیقات اجتماعی بود، شایگان زعیم مرکز ایرانی مطالعات فرهنگها بود. با اینکه رویکرد نراقی جامعه شناختی ودر مواردی سطحی بود، رویکرد شایگان فلسفی وعمیق ودامنه دار بود. اما هردو در یک نقطه ازجبهه ی تجدد ستیزی حضور داشتند.

 

داریوش شایگان به مثابه آخرین روشنفکری که در هماورد علیه تجدد مشارکت داشت از دانشی گسترده وخلاقیتی غیر قابل مقایسه با دیگر روشنفکران تجدد ستیز برخوردار بود. اگرچه شایگان بعد از انقلاب نه تنها در آرای خود تجدید نظر کرد، بلکه آل احمد وشریعتی را نیز مورد انتقاد قرار داد. شایگان درمورد کتاب غربزدگی آل احمد مینویسد :”

 

کشتی بی لنگری از تضادها بود که به صخره ها میخورد ودرهم شکست. (شایگان، ۱۳۸۶،ص ۷۶)

در مورد دکتر شریعتی هم شایگان همین نگرش را داشت. مینویسد :”

 

نقش شریعتی در پیوند نامبارکی میان اصول دین ومارکسیسم عامیانه بود. (قاسمی، ۱۳۹۶،ص ۱۹۸)

 

 

*-شایگان در میانه هانری کربن وسید احمد فردید.

 

شایگان یکی از حریص ترین روشنفکران ایرانی در کشف فلسفی وفراگیری علوم انسانی بشمار میرود. او در زندگی خود از هر سمت وسویی رفته با دست پر بازگشته است. لذا میتوان اورا یک متفکر آزاد نامید که هم از خرمن دانش هانری کربن توشه گرفته هم دل در گرو برانگیزشهای احمد فردید داشت. شایگان را میتوان در حلقه ی واسطه ای گنجانید با اینکه وجه کربنی وهایدگری بیشتری داشت.

 

“:نزدیکی، شایگان به حلقه ی فردید چنان بود که کتاب آسیا در برابر غرب تا مدتها از مراجع عمده ی مریدان فردید بحساب میآمد. بسیاری از عبارات کلیدی این اثر مانند” غربزدگی، نیست انگاری، امانت، دوره فترت، تقدیر تاریخی، تفکر تطوری، رند حافظ از اصطلاحات فردیدی هستند.” (قاسمی، ۱۳۹۶،ص ۱۹۷)

 

البته جایگاه شایگان در حد واسط فردید وکربن مورد پذیرش همه پژوهشگران نیست. بیزاری کربن از دنیای مدرن وشیفتگی او نسبت به تشیع باطنی وشیخ اشراق، زمینه جستجوی معنویتی شد که نزد شایگان در تالیف کتابهای “بتهای ذهنی وخاطره ازلی” در سال ۱۳۵۵ش بازتاب یافت.

 

 

*-در آرزوی معنویت.

 

شایگان بیش از آنکه مسیر احمد فردید را برگزیند پیرو طریقت هانری کربن شد. ضمن آنکه کربن در مجمع اورانوس با گوستاو یونگ دوستی وهم سخنی داشت. شایگان از راه او به یونگ ومکتب روانشناسی اش دلبسته شد، که در تجلیات رازناک روان آدمی، از جمله ارتباط با عالم غیب بود. (آشوری، ۱۳۹۰،ص ۷۰)

دویدن در پی تجلیات رازناک روان آدمی به نوبه خود مستوجب توجه شایگان به وقایع ازلی، به مثابه حافظه ی فرهنگی ایرانیان بعنوان صاحبان سرزمین حقیقت جاویدان شد.

 

 

*-در نقد غرب.

 

دکتر شایگان، پس از نگارش کتابهای بتهای ذهنی وخاطره ازلی در سال ۵۵ ش کتاب بحث برانگیز “آسیا دربرابر غرب” را منتشر کرد. او در این اثر خویش برای نخستین بار، ایرانیان را متوجه نیهلیسم بعنوان پیامد منطقی فناوزی وگسترش تکنولوژی غربی کرد و نوشت :” مدرنیته را حرکتی ویرانگر، پرخاشجو، گریز ناپذیر، فراگیر، ونزولی در تاریخ روح توصیف کردوراه حل شرق را بطور اعم وغرب را بطور اخص پناه بردن به معنویت وفرهنگ دانست. (بهرامی، کمیل، ۱۳۹۶، ص ۱۷۵)

 

در اندیشه شایگان نیهلیسم، نتیجه تجدد ومدرنیزاسیون وتوهم مضاعف است. زیرا تکنیک خود حاصل یک تحول فکری، ونتیجه یک سیر چند هزارساله است. بعبارت دیگر تکنیک غایت تفکر غربی است (شایگان، ۱۳۸۲،ص ۵۴)

 

 

*-در مذمت نیهلیسم.

 

شایگان در اثر مشهور خود، آسیا در برابر غرب، با شناسایی ایران، هند، چین وژاپن بعنوان چهار کانون بزرگ فرهنگ آسیایی، امکان مقاومت آنان را در برابر مدرنیته غربی مورد مداقه قرار میدهد. این کتاب یک کتاب ضد روشنگری است. مسءله تقدیر تاریخی از نگاه هایدگر، والبته نیچه مورد توجه قرار داده است.

 

شایگان از چهار حرکت سخن به میان میآورد که نیهلیسم را بوجود آورده است.

 

-حرکت اول نزول از بینش شهودی به تفکر تکنیکی

 

-حرکت دوم نزول از صور جوهری به مفهوم مکانیکی

-حرکت سوم نزول از جوهر روحانی یا امر قدسی به عوامل غریزی

 

-حرکت چهارم نزول از زمان اسطوره ای به تاریخ پرستی. (بروجردی، مهرزاد، ۱۳۸۴،ص ۲۲۵)

 

تیزهوشی شایگان در توجه به ممکنات، مقدورات ما وموقعیت واکنونیت تاریخی ما قابل ستایش است.

اصولا از چندین لحاظ علمی ترین وجالب توجه ترین اثر روشنفکری معاصر ایران در مواجهه با مدرنیته کتاب “آسیا دربرابر غرب” شایگان است.

 

 

*-به سمت موتاسیون.

 

زنده یاد دکتر سید جواد طباطبایی در توضیح علت افتادن شایگان درورطه اندیشه بی جایگاه مینویسد:”

 

عامل اساسی این عفلت نسبت به ماهیت اندیشه ی هایدگری در ایران، بدفهمی تفسیری است که هانری کربن در نوشته های خود از اندیشه فلسفی دوره اسلامی عرضه کرده است. لذا سرگردانی شایگان در آسیا در برابر غرب ونوسان او میان ارزیابی مثبتی که از سنت اراءه میدهد بقایای آن جز به متاسیون نمیتواند منجر شود که ریشه در همین ناروشنی او نسبت به بنیاد اندیشه در غرب وشرق دارد. (طباطبایی، ۱۳۷۹،صص ۳۹-۳۸)

 

موتاسیون یکی از تعابیر اختصاصی شایگان است که توسط او در عرصه فرهنگ شناسی تاریخی واجد معنایی معین شده است. :”موتاسیون برآمدن صورتی جدید است که با سلسله علل پیشین ارتباط مستقیمی ندارد وخود نقطه عطف سرآغاز سلسله ای نو است که میتواند به هر صورت نامحتملی جلوه گر شود(محمد منصور هاشمی، ۱۳۸۹،ص ۱۷)

 

*-جمع بندی:

 

ایده فلسفی غربزدگی توسط فردید طرح، به همت آل احمد سیاسی وبا مجاهدت علی شریعتی در تلفیق اسلام ومارکسیسم تبدیل به ایدءولوژی شد. در گام بعدی نمود این ایدوءلوژی تجدد ستیزانه، در ضمن تحلیلهای جامعه شناسانه احسان نراقی از بحرانهای غرب، مسبب تدوین نظریه فلسفی علیه تجدد توسط داریوش شایگان شد.

 

*-پی نوشت.

 

برای اطلاع بیشتر نگاه کنید به :

 

۱-بروجردی،مهرزاد، ۱۳۸۴،روشنفکران ایران وغرب، تهران، فرزان.

 

۲-طباطبایی، سید جواد، ۱۳۹۸،ملت، دولت وحکومت قانون، جستار دربیان نص وسنت.

 

۳-در مورد احسان نراقی ن. گ به نوشتار اینجانب در کانال فروغ صبح بهبهان در مورد آرا واندیشه های احسان نراقی.

 

۴-هم چنین نگاه کنید به متین، افشین، هم شرقی وهم غربی، تاریخ روشنفکری مدرنیته ایرانی، ت حسن فشارکی، تهران، شیرازه، ۱۳۹۹.

 

*-توضیح آنکه هانری کربن ایران را به حلقه ارانوس، محفل بین المللی، گردهمایی معنوی میان شرق وغرب وصل کرد. گردهمایی ارانوس از سال ۱۳۱۲ش آغاز، وپژوهشگران معروف درباب مذاهب، معنویت وروانشناسی در اسکونای سوءیس گرد هم جمع میشدند. (افشین، متین، تاریخ روشنفکری مدرنیته ایرانی، ص ۳۲۰)

 

۵-ن.گ به کتاب هانری کربن، فلسفه ایرانی وفلسفه تطبیقی،ت دکتر سید جواد طباطبایی،تهران، مینوی خرد. ۱۳۹۲.

 

۶-ن.گ احمدی، بابک، ۱۳۹۲، مدرنیته واندیشه انتقادی،تهران، مرکز.

 

۷-وحدت،فرزین،۱۳۸۲،رویارویی فکری ایرانیان با مدرنیت، ت، شاهرخ حقیقت، تهران، ققنوس.

 

۸-میر سپاسی،علی، ۱۳۸۴، تاملی در تجربه مدرنیته ایرانی، ت جلال توکلیان، تهران، طرح نو.

 

۹-سیاست نامه در اندیشه آزادی، سال ۸،ش ۳۰ بهار ۱۴۰۳

 

۱۰-آشوری، داریوش، ما ومدرنیت، ۱۳۷۶،تهران،موسسه فرهنگی صراط.

68